موضوع: "آسيب شناسي جوان ها"

آسيب شناسي جوان



نسل جوان است از ضرورت‏هاي اساسي جامعه است. بايد دانست كه خواسته‏ها و دغدغه‏هاي آنان هميشه نشانه ناهنجاري نيست، بلكه گاه نشانه بيداري نيز هست.
پس از شناسايي دردها بايد به درمان آن پرداخت و در هنگام درمان نيز بايد برخورد مناسب و منطقي داشت؛ زيرا نداشتن برخورد منطقي و درست، نسل جوان را به كج روي‏هاي گوناگون از جمله كج فكري مي‏كشاند و ممكن است آنان را به دامن مكتب‏ها و انديشه‏هاي الحادي بكشاند. استاد مطهري يكي ا علل گرايش نسل جوان به مكتب‏هاي الحادي (چه در مسيحيّت و چه در جوامع اسلامي) را پاسخ غير منطقي و غير معقول به نيازها و پرسش‏هاي اين نسل و نيز برخوردهاي منفي با آنان مي‏داند. از اين رو، بر اين باور است كه بايد از طرد اين نسل دوري كرد و كوشيد تا پرسش‏هاي ديني و نيازهاي اساسي آنان، پاسخ‏هاي معقول، منطقي و حقيقي بيابند.
فكر اساسي اين است كه ما درد عقلي و فكري اين نسل را بشناسيم. بدون شناخت در اين نسل، هر گونه اقدامي بي مورد است. پس از شناخت درد بايد به فكر درمان و چاره بود. اتّفاقاً ديگران از راه شناختن احتياجات، آرمان‏ها
و دردهاي اين نسل و پاسخ درست به آنها آنها را منحرف كرده‏اند؛ مانند مكتب ماترياليسم در ايران.(22)
استاد مطهري رمز كج روي‏هاي نسل جوان را ندادن پاسخ به نيازهاي او مي‏داند و مي‏فرمايد:
ريشه بيشتر انحرافات ديني و اخلاقي نسل جوان را در لابه‏لاي افكار و عقايد آنان بايد جُست. فكر اين نسل از نظر مذهبي چنان كه بايد راهنمايي نشده است، و از اين نظر فوق العاده نيازمند است.(23)
استاد مطهري زايش و پيدايش پرسش‏هاي جديد و نيازهاي تازه را نشانه كج روي و انحطاط، و زاييده هوس‏ها و شهوت‏هاي نسل جوان نمي‏داند، بلكه آن را نشانه رشد و حيات يك جامعه زنده مي‏شمارد. البته به شرط آنكه انديشمندان و عالمان ديني به وظيفه خود در پاسخ‏گويي و رفع نيازهاي اين نسل به خوبي عمل كنند. شايد به همين دليل، استاد مطهري خود هيچ انديشه و متفكري را تكفير و طرد نكرد، بلكه همواره آنها را به مناظره و مباحثه دعوت مي‏كرد و ديگران را پيوسته به اين روش عقلاني سفارش مي‏نمود.